
نقش رسانههای دیجیتال در حفظ فرهنگ.مهشاد بدیهی.هفته نامه صبح اندیشه.شماره 486 هفدهم آذرماه 1403
10,000 تومان
نقش رسانههای دیجیتال در حفظ فرهنگ
مهشاد بدیهی
دانش آموخته هنر و معماری
http://mixin-statics.hs3.ir/shop-resources/W1uuAdwpT2/pages/2024/12/05/486_11zon.pdf
حفظ فرهنگ یک سرزمین برای تمامی مردم جهان به معنی حفظ هویت و میراث جامعه ی آن ها است.امروزه با سرعت گرفتن شتاب تغییرات فرهنگی و یکسان سازی فرهنگی که در بین تمامی ملیت ها در حال وقوع است، نیاز به مستندسازی، حفظ و اشتراکگذاری میراث فرهنگی بیش از همیشه احساس می شود.در این بین رسانههای دیجیتال به عنوان ابزاری که با نیازهای انسان معاصر بیشترین هماهنگی را دارد شناخته می شوند. با استفاده از امکاناتی که این رسانه ها دراختیار کاربرانشان قرار می دهند،می توان از روشهای نوآورانهای برای حفظ و ترویج میراث فرهنگی بهره برد.من در این مقاله به ایده پردازی در باره نحوه استفاده از تکنولوژی برای روایت داستانهای فرهنگی میپردازم.
رسانههای دیجیتال شامل مجموعهای گسترده از بستر هایی است مانند وبسایتها، رسانههای اجتماعی، واقعیت مجازی (VR)،واقعیت افزوده (AR) و محتوای چندرسانهای. این ابزارها نحوه تعامل ما با اطلاعات و الگوی مصرف اطلاعاتی ما را به شدت متحول کردهاند . به عبارت دیگر ما امروزه می توانیم از بین روش های مختلف کسب اطلاعات یکی را انتخاب کنیم، امکانی که قبلا در دنیا موجود نبود.مثلا می توانیم برای خواندن یک داستان تاریخی به جای روش سنتی کتابخوانی ، به سایت ها یا شبکه های مجازی مراجعه کنیم ، از AR یا VR استفاده کنیم و ...
استفاده هوشمندانه از این تنوع انتخاب به فرزندان ما فرصت بیشتری برای یادگیر درباره ی فرهنگ بومی شان می دهد .همینطور به نظر می رسد که با بهره گرفتن از تکنولوژی های جدید،در آینده فرصت بیشتری برای نشر فرهنگ و ارزش هایمان در بین دیگر جوامع خواهیم داشت .البته نمی توان انکار کرد که هر موقعیتی بنا به سرعت پیشرفت و کیفیت عملکرد ما می تواند برایمان یک فرصت ، یا تهدید قلمداد شود . پس اگر به استفاده از تکنولوژی های جدید نپردازیم و در بستر آن ها محتوا های باب طبع مخاطبان جدید ارائه نکنیم ،شاید تکنولوژی بتواند به همان اندازه که مفید است به فرهنگ باستانی ما ضربه بزند.
مخاطبان جدید که فرزندان من و شما هستند ، به سرعت علم روز را یاد می گیرند ، همانطور که فرزاندان دهه ی هشتاد خیلی زود تر از پدر بزرگ و مادر بزرگ هایشان به استفاده از گوشی های همراه هوشمند پرداختند. در فضایی که هیچ محتوای فارسی با ارزشی وجود نداشته باشد ، طبیعتا کاربران اطلاعات را به زبان دیگری دریافت می کنند و این تنها به استفاده از یک زبان ختم نمی شود . بلکه همانطور که می دانیم به معنی پرتاب کردن فرزندانمان در فرهنگ های دیگر است.اگر از این فرصت به درستی استفاده نکنیم و در آینده برنامه های نوین فرهنگی مناسب ارائه نکنیم ،خطربسیار جدی تهاجم فرهنگی از کودکان ایرانی ما افرادی خواهد ساخت که ،در عمل ایرانی نیستند. بلکه این بچه ها به خاطر استفاده ی مکرر از اطلاعاتی که به زبان های دیگر مصرف کرده اند طرز تفکر انگلیسی ، آمریکایی یا ایتالیایی دارند و با تناقض های فرهنگی و اجتماعی بسیاری دست و پنجه نرم خواهند می کرد .خطر دیگر آنکه آنها در نهایت چون فاقد هویت و فرهنگ اجتماعی خاص هستند ، نمی دانند در کدام جبهه مبارزه کنند.کودکانی که هر رسانه ای ، اگر به اندازه ی کافی جذاب باشد می تواند توجهشان را جلب کند و آنان را در خود غوطه ور سازد و از بچه های ما نسلی برنامه ریزی شده در جهت پیشرفت فرهنگی بیگانه بسازد.بنا براین می بینیم که داستان سرایی در قالب مدرن تا چه اندازه می تواند در حفظ میراثمان مهم باشد و اساسا آنچه نسل جدید را شکل می دهد به عقیده ی من بعید است در قالب کتاب باشد . اگر با خودمان صادق باشیم می بینیم که کتاب محبوب ترین قالب در بین جوانان قبل از دهه ی 50 بود ، بعد ها کم کم نوارهای صوتی بسیار محبوب شد و بعد ها ویدئو، تلوزیون وماهواره . اما همچنان تا دهه ی 70دریافت اطلاعات از کتاب مرسوم بود و افراد زیادی چه برای تحقیقات علمی و چه برای تفریح کتاب می خواندند . اما با گسترش شبکه های تلوزیونی و ماهواره ای،کتابخوانی بسیار محدود شد و افراد بیشتر اطلاعات را از طریق رسانه های جدید دنبال کردند. بعد از فراگیر شدن استفاده از اینترنت و ورود گوشی های هوشمند از دهه ی هشتاد تا به امروز، باز هم افراد کمتری کتاب می خوانند ، حتی افراد کمتری تلوزیون تماشا می کنند . امروزه من و شما بیشتر اطلاعات مورد نظرمان را با یک سرچ ساده پیدا می کنیم .در ادامه همین تحولات و رفتار های جمعی است که در آینده شاید محبوب ترین روش دریافت اطلاعات واقعیت مجازی یا هر امکان جدید دیگری بشود .
در عصر تازه ، داشتن تک مهارت، دیگر چندان ارزشی نخواهد داشت و افراد چند قابلیتی پیشرفت بیشتری می کنند. مثلا یک نویسنده ی موفق همین که قلم خوانایی داشته باشد ، احتمالا کافی نیست ، بلکه باید یک یا چند زبان خارجی بلد باشد، تایپیست خوبی باشد ، محقق خوبی باشد ، کار با تکنولوژی جدید را بلد باشد و مثلا بتواند اختصاصاً با توجه به قابلیت های واقعیت مجازی داستان سرایی کند.
داستانپردازی دیجیتال ترکیبی است از تکنیکهای سنتی روایت با ابزارهای دیجیتال که محتواهای جذاب و فراگیر ایجاد میکند. این رویکرد میتواند بهویژه در حفظ و اشتراکگذاری میراث فرهنگی مؤثر باشد. با ترکیب عناصری مانند ویدیو، صدا و تصاویرگرافیکی ، داستانپردازی دیجیتال میتواند رویدادهای تاریخی، سنتها و شیوههای فرهنگی را بهطور زندهتری به تصویر بکشد. برای مثال، خانههای سنتی ایرانی که به خاطر سبکهای معماری منحصر به فرد،طراحیهای پیچیده و حیاطهای زیبا و اهمیت فرهنگی خود شناخته شدهاند، مثال بسیار خوبی برای بررسی نقش رسانههای دیجیتال در حفظ فرهنگ هستند. این خانهها نه تنها معجزات معماری بلکه خاستگاه فرهنگ و تاریخ بومیمان هستند که میتوانند از طریق داستانپردازی دیجیتال به نمایش گذاشته شوند.کاربران میتوانند طراحیهای پیچیده و زمینههای تاریخی این ساختارها را با یک تور مجازی بررسی کنند. این نه تنها به آموزش بینندگان درباره میراث معماری کمک میکند بلکه آنها را بهطور معنیداری جذب میکند و درک عمیقتری از فرهنگ ایرانی ایجاد میکند.
در سال های اخیر رسانههای اجتماعی مانند اینستاگرام، فیسبوک و توییتر ابزارهای ضروری برای اشتراکگذاری و ترویج محتوای فرهنگی شدهاند.این پلتفرمها به کاربران این امکان را میدهند که به مخاطبان جهانی دسترسی پیدا کنند، با جوامع مختلف تعامل داشته باشند و در گفتگوهای مربوط به میراث فرهنگی شرکت کنند. آنچه که مسلم است این است که این فضاها نسبت به سایر رسانه ها از محبوبیت و تعامل بیشتری برخوردار هستند چرا که کاربر در این فضا ها،تنها یک مشاهده گر نیست. بلکه اوست که انتخاب می کند چه برنامه ای را دنبال کند (امکانی که در تماشای تلوزیون وجود ندارد). این کاربر است که می تواند برای مطالب نظر بنویسد ، حمایت کند ، انتقاد کند واین رسانه ها بنا به نظرات و علایق هر کاربر ، الگوریتم های خود را تغییر می دهند. یعنی بر اساس هر پستی که کاربردر این فضا ببیند ، از آن پس پست های بیشتری در همان زمینه به او پیشنهاد داده خواهد شد. بنا بر این شبکه های اجتماعی رسانه هایی کاربر محور هستند و دقیقا به دلیل وجود همین تعامل است که بین افراد بسیار محبوب می شوند. اما برای کسانی که بر انتقال فرهنگ سنتی ایرانی تمرکز دارند، رسانههای اجتماعی میتوانند بستر مناسبی برای اشتراکگذاری تصاویر با کیفیت بالا، ویدیوها و داستانها درباره گنجینههای فرهنگیمان استفاده شوند. با ایجاد محتوای جذاب در قالب تصاویر یا ویوئو ها، کاربران تولید کننده ی محتوا میتوانند در این فضا دنبال کننده هایی جذب کنند که به میراث فرهنگی علاقهمند هستند و حس فرهنگی دوستی را بیش از پیش در بین مردم تقویت کنند. رسانههای اجتماعی همچنین فضایی برای همکاری با سایر سازمانهای فرهنگی را فراهم میکنند وبه این شکل توجه نهاد های فرهنگی جهانی بیشتری را به حفظ و ترویج میراث فرهنگی ایران جذب کنند. مثلا با انتشار تصاویر قبل و بعد از یک خانه ی سنتی که در حال تخریب است می توان با نهاد های مربوط درخواست حفظ و مرمت بنا را مطرح کرد،یا ازکمک های مالی فرهنگ دوستان منطقه برای تغییر کاربری این فضا استفاده کرد. مثلا می توان یک خانه ی سنتی را به شرط مرمت و تغییر کاربری به رستوران سنتی به مزایده گذاشت و ... علیرغم قدرت بی نظیر این شبکه ها متاسفانه تلاش کمی برای تولید محتوای غنی به زبان فارسی در آنها صورت گرفته است .
از دیگر اقدامات مدرن برای حفظ فرهنگ می توان به طراحی بستر های جدید آموزشی اشاره کرد.مثلا تولید یک نرم افزار موبایلی برای علاقمندان به مکان های مختلف تاریخی.از طریق این نرم افزار ها علاقمندان می توانند در باره ی هریک از آثار ملی و تاریخی با یکدیگر گفت و گو کنند ، از برنامه ی برگزاری مراسم های فرهنگی جدید در مکان مورد علاقه شان مطلع شوند ، در جلسات پرسش و پاسخ شرکت کنند یا مهمتر از همه از طریق دوره های مجازی به آموزش دیجیتال درباره ی این آثار بپردازند.
تورهای مجازی یکی دیگر از امکاناتی است که نسبتا به تازگی در دنیای دیجیتال در حال شکل گیری است و با بومی سازی این امکان می توان تور هایی برای خانههای سنتی ایرانی تولید کرد.این تور ها میتوانند تجربهای همه جانبه از گنجینههای معماری ارائه دهند. فناوریهای VR و AR با ادغام تصاویر 360 درجه، ویدیوهای پیادهروی و استفاده از سایر حواس مانند لامسه میتواند کاربران را به زمانها و مکانهای مختلف منتقل کند. VR میتواند سایتهای تاریخی و محیطهای فرهنگی را بازسازی کند و به کاربران این امکان را بدهد که گویی واقعا در آنجا حضور دارند.مثلا می توان داستان حمله ی مغول به نیشابور و اصفهان را با استفاده از این فضا بازسازی کرد و بیننده تنها با زدن یک عینک مخصوص ، در خانه ی خودش ، می تواند شاهد این داستان به صورت مجازی باشد. کاربران میتوانند اتاقها، حیاطها و جزئیات معماری مختلف را به صورت دقیقی ببینند و یک خط داستانی یا یک بازی را در این فضا دنبال کنند. نمایشگاههای مدرن میتوانند با ارائه اطلاعات لازم،تجربه تور مجازی را درباره شیوههای فرهنگی یک قطعه از سرزمینمان ارائه دهند، مثلا فرهنگ عزاداری در اردبیل.همچنین می توانند رویدادهای تاریخی مثل جشن باستانی نوروز یا سپندارمزگان را به تصویر بکشند.یا می توانند اهمیت عناصر طراحی خاصی مانند بادگیرها یا کاشیهای تزئینی را در معماری سنتی ایرانی توضیح دهند ، می توانند کاربر را در جزییات یک تابلوی نقاشی گرفتار کنند و ...
از طرف دیگر، AR میتواند اطلاعات دیجیتال را بر روی دنیای واقعی اضافه کند و بازدید از سایتهای فرهنگی را با عناصر تعاملی و زمینههای اضافی غنیتر کند.مثلا با لمس هر تخته ازسنگ های تخت جمشید می توان به تجربهای آموزشی دست یافت یا به روایت و پیشینه شکل گیری تصاویر و نقوش آن سفر کرد یا می توان داستان حمله ی اسکندر را در تخت جمشید یا حمله محمود افغان را در چهل ستون با زدن عینک در فضای واقعی آن تماشا کرد. حتی می توان برای یک بنا چند داستان تاریخی گفت،تصور کنید مثلا بازدید کننده ی کاخ چهل ستون بتواند از بین این قصه ها یکی را انتخاب و تماشا کند : حال و هوای کاخ بعد از تاجگذاری شاه سلطان حسین یا تجربه ی یک عصر بارانی در باغ با بانوان دربار( با توجه به سابقه ی کاربری این بنا). با این قابلیت می توان برای هر تکه از این خاک یک قصه گفت و یک بازدید تنظیم کرد و چه بسیار افراد که برای شنیدن این قصه ها به نقاط مختلف جهان سفر خواهند کرد.
به طور خلاصه می توان گفت که ابزار مدرن انتشار اطلاعات در دست اکثریت مردم جهان وجود دارد و ملت های مختلف در تلاشند تا با استفاده از آن نقش خود را در دنیا، پر رنگ تر کنند . پس برای نقش آفرینی سرزمین گسترده ای مانند ایران که خاستگاه کهن قصه های بسیار و هنر صنعتگران ارزشمند و منزل معماران است ، می توان سال ها و ساعت ها برنامه ی فرهنگی جدید طراحی کرد . تلاش برای حفظ هویت ایرانی امروزه نیازمند افرادی با توانایی های گسترده است که بتوانند در بستر های مدرن به تولید آثار فرهنگی بپردازند و در جوانان نسبت به تداوم این مسیر گرایش ایجاد کنند. امروز که به تمام دنیا با یک اشاره می توان سفر کرد ، موقع تولید آثار هنری جدیدی است که بتوانند به ایران بازدید کننده بفرستند.